خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کامیونت
[اسم]
la camionnette
/kamjɔnˈɛt/
قابل شمارش
مونث
1
کامیونت
ون، وانت
1.Il y a une camionnette garée devant la boulangerie.
1. وانتی جلوی نانوایی پارک است.
تصاویر
کلمات نزدیک
camion-citerne
camion
camille
cameroun
camer
camionneur
camisole
camomille
camouflage
camoufler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان