[اسم]

la camomille

/kamɔmij/
قابل شمارش مونث

1 بابونه

  • 1.Ils disent camomille, mais ça sent la menthe poivrée.
    1. آنها می گویند بابونه، اما این بوی نعناع فلفلی میدهد.
  • 2.Je vais choisir le thé à la camomille.
    2. من چای بابونه را انتخاب میکنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان