1 . در (بطری) 2 . کپسول (دارویی) 3 . کپسول (فضایی)
[اسم]

la capsule

/kapsyl/
قابل شمارش مونث

1 در (بطری) تشتک

2 کپسول (دارویی)

  • 1.Ce médicament se présente sous forme de capsules.
    1. این دارو تحت شکل کپسول ارائه شده است.

3 کپسول (فضایی) کابین فضاپیما، اتاقک فضاپیما

  • 1.La capsule spatiale a permis d'envoyer les premiers hommes dans l'espace.
    1. کپسول فضایی امکان فرستادن نخستین انسان‌ها را به فضا فراهم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان