خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حلقه
2 . فنر (دامن)
[اسم]
le cerceau
/sɛʁsˈo/
قابل شمارش
مذکر
1
حلقه
طوقه
1.Cerceau d'acrobate
1. حلقه اکروبات
2.On était pris, Nicole et moi, dans le cerceau des flammes.
2. نیکول و من در حلقه آتش گیر کرده بودیم.
2
فنر (دامن)
تصاویر
کلمات نزدیک
cependant
cep
centuple
centriste
centrifugeuse
cercle
cercle des amis
cercle infernal de la drogue
cercle vicieux
cercler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان