خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اطمینان
[اسم]
la certitude
/sɛʀtityd/
قابل شمارش
مونث
1
اطمینان
قطعیت
1.Je peux affirmer avec certitude que le colis arrivera demain.
1. من میتوانم با قطعیت تایید کنم که بسته فردا خواهد رسید.
2.Sa certitude sur ce sujet est absolue.
2. اطمینانش در مورد این موضوع بیقید و شرط است.
تصاویر
کلمات نزدیک
certifié
certifier
certification
certificat médical
certificat
cerveau
cervelas
cervelet
cervelle
cervical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان