خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غم
[اسم]
le chagrin
/ʃagʀɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
غم
اندوه
1.Le chagrin m'écrasait.
1. غم مرا از پا درآورده بود.
2.Ma tante a eu beaucoup de chagrin à la mort de son chat.
2. عمهام هنگام مرگ گربهاش اندوه زیادی داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
chacun
chacal
cgt
cgc
cfdt
chagriner
chahut
chahuter
chair
chaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان