خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فروشندهی گوشت خوک
[اسم]
le charcutier
/ʃaʀkytje/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: charcutière]
1
فروشندهی گوشت خوک
قصاب گوشت خوک
1.Maman parle avec le charcutier.
1. مادر با فروشندهی گوشت خوک حرف میزند.
تصاویر
کلمات نزدیک
charcuterie
charcuter
charbon
charade
charabia
chardon
chardonneret
charentais
charge
chargement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان