خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منشور
[اسم]
la charte
/ʃaʀt/
قابل شمارش
مونث
1
منشور
اساسنامه
1.Cette charte a donné aux citoyens de la ville leur liberté.
1. این اساسنامه به شهروندان شهر آزادیشان را بخشید.
2.La charte des Nations Unies est un texte précieux.
2. منشور ملل متحد یک متن ارزشمند است.
تصاویر
کلمات نزدیک
charrue
charrier dans les bégonias
charrier
charrette
charretier
charter
chasse
chasse aux œufs
chasse-neige
chasser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان