خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکار کردن
2 . بیرون کردن
3 . راندن
[فعل]
chasser
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
شکار کردن
2
بیرون کردن
بیرون انداختن
3
راندن
دور کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
chasse-neige
chasse aux œufs
chasse
charter
charte
chasseur
chasseur-cueilleur
chassé-croisé
chaste
chasteté
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان