خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (کفش) به پا کردن
[فعل]
chausser
/ʃose/
فعل گذرا
[گذشته کامل: chaussé]
[حالت وصفی: chaussant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
(کفش) به پا کردن
(کفش) پوشیدن
1.Chausser des sandales.
1. صندل به پا کردن.
2.Nathalie a chaussé ses baskets pour aller courir.
2. "ناتالی" برای رفتن دویدن کفشهای ورزشیاش را به پا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chausse-pied
chaumière
chaume
chauffeuse
chauffeur
chaussette
chausseur
chausson
chaussons
chaussure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان