1 . کفش تنیس
[اسم]

les chaussures de tennis

/ʃosyʀ də tenis/
قابل شمارش جمع مونث

1 کفش تنیس

  • 1.Elle portait des chaussures de tennis neuves.
    1. او کفش تنیس نو پوشیده بود.
  • 2.Je crois qu'elle portait des chaussures de tennis rouges, je ne sais pas.
    2. فکر می‌کنم که او کفش تنیس قرمز پوشیده بود، نمی‌دانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان