خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارگر راهآهن
[اسم]
le cheminot
/ʃ(ə)mino/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cheminots]
[مونث: cheminote]
1
کارگر راهآهن
1.Grève des cheminots.
1. اعتصاب کارگران راهآهن.
2.Les cheminots disposent de syndicats puissants.
2. کارگران راهآهن اتحادیههای قدرتمندی دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
cheminer
cheminement
chemin de table
chemin de fer
chemin
cheminée
chemise
chemise de nuit
chemise à manches courtes
chemise à manches longues
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان