خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیراهن
2 . پوشه
[اسم]
la chemise
/ʃəmiz/
قابل شمارش
مونث
[جمع: chemises]
1
پیراهن
1.Je n'aime pas repasser ces chemises.
1. دوست ندارم این پیراهنها را اتو کنم.
une chemise à carreaux/à manches longues...
پیراهنی چهارخونه/آستین بلند...
Je cherche une chemise blanche à manches longues.
به دنبال یک پیراهن سفید آستین بلند هستم.
2
پوشه
classer/mettre...quelque chose dans une chemise
چیزی را توی پوشهای گذاشتن/طبقهبندی کردن...
1. J’ai classé mes cours dans des chemises de couleurs différentes.
1. جزواتم را در پوشههای رنگی رنگی طبقه بندی کردهام.
2. Mettre des factures dans une chemise
2. فاکتورها را در پوشهای گذاشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
cheminée
cheminot
cheminer
cheminement
chemin de table
chemise de nuit
chemise à manches courtes
chemise à manches longues
chemiserie
chemisier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان