1 . سقوط 2 . ریزش 3 . افت 4 . سقوط
[اسم]

la chute

/ʃyt/
قابل شمارش مونث

1 سقوط (عمل) افتادن

faire une chute de quelque part
از جایی افتادن
  • 1. faire une chute de 10 m
    1. از ده متری افتادن
  • 2. Faire une chute de cheval
    2. از روی اسب افتادن

2 ریزش سقوط

Chute libre
سقوط آزاد
  • Le parachutiste descend en chute libre.
    چترباز با سقوط آزاد پایین می‌آید.
chute de pierres/d'une masse de neige
ریزش سنگ/توده‌ای از برف
la chute du Mur (de Berlin)
سقوط دیوار برلین
la chute des cheveux
ریزش مو
la chute des marchés/valeurs/bourses...
سقوط بازار/ارزش‌ها/سهام...

3 افت کاهش، تنزل

la chute de prix/taux/consommation/demande...
کاهش قیمت/نرخ‌ها/مصرف/تقاضا...
  • La chute du yen
    افت ارزش ین

4 سقوط سرنگونی

La chute du gouvernement/de Napoléon
سرنگونی حکومت/ناپلئون
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان