خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محاط کردن
2 . تعیین کردن
[فعل]
circonscrire
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
محاط کردن
دور (چیزی) قرار گرفتن
2
تعیین کردن
محدود کردن، حدود معین کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
circonscription
circonférence
circonflexe
circoncision
circoncire
circonspection
circonstance
circonstances atténuantes
circuit
circuit de traitement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان