1 . صندوق عقب 2 . صندوق امانات 3 . صندوق
[اسم]

le coffre

/kɔfʀ/
قابل شمارش مذکر

1 صندوق عقب

le coffre d'une voiture
صندوق عقب یک اتومبیل
  • 1. Cette voiture a un très grand coffre.
    1. این اتومبیل صندوق عقب خیلی بزرگی دارد.
  • 2. Les bagages sont dans le coffre de la voiture.
    2. چمدان‌ها در صندوق عقب ماشین هستند.

2 صندوق امانات

  • 1.Elle a déposé ses documents au coffre.
    1. او اسنادش را در صندوق امانات گذاشت.
Avoir un coffre à la banque
یک صندوق امانات در بانک داشتن

3 صندوق صندوقچه، جعبه دردار، محفظه

  • 1.Le coffre est dissimulé derrière le tableau de Manet.
    1. صندوقچه پشت تابلویی از مانه پنهان شده است.
Un coffre à linge/un coffre en bois
صندوقچه پارچه‌ای/صندوق چوبی
  • Les pirates ont trouvé de l'or dans un coffre en bois.
    دزدهای دریایی در یک صندوق چوبی طلا پیدا کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان