خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کبوتر
2 . (فرد) صلحطلب
3 . دختر چشم و گوش بسته (مجازی و قدیمی)
4 . عزیزم (خودمانی)
[اسم]
la colombe
/kɔlˈɔ̃b/
قابل شمارش
مونث
1
کبوتر
1.La blanche colombe
1. کبوتر سفید
2
(فرد) صلحطلب
صلحجو
(le colombe)
3
دختر چشم و گوش بسته (مجازی و قدیمی)
ساده لوح
(le colombe)
[حرف ندا]
colombe
/kɔlˈɔ̃b/
4
عزیزم (خودمانی)
1.Oui, ma colombe!
1. بله عزیزم!
تصاویر
کلمات نزدیک
colocation
colocataire
coloc
colmater
collégien
colombie
colombien
colombier
colombo
colon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان