1 . مهاجرنشین 2 . سرهنگ (ارتش) 3 . اردوزی
[اسم]

le colon

/kɔlɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 مهاجرنشین

  • 1.Les colons sont arrivés par bateau.
    1. مهاجرنشین‌ها با قایق رسیدند.
  • 2.Un colon israélien et un travailleur thaïlandais ont été tués dans ces attaques.
    2. یک مهاجرنشین اسرائیلی و یک کارگر تایلندی در این حملات کشته شدند.

2 سرهنگ (ارتش)

3 اردوزی کمپر

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان