خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمدی
[اسم]
la comédie
/kɔmedi/
قابل شمارش
مونث
1
کمدی
نمایش کمدی
1.Ça te dit d'aller au cinéma pour voir une comédie ?
1. دوست داری برای دیدن یک کمدی به سینما برویم؟
2.L'Avare est une célèbre comédie de Molière.
2. "خسیس" یک نمایش کمدی مشهور از "مولیر" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
comète
comté
comtesse
comte
compétition
comédie de situation
comédie musicale
comédien
con
concasser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان