خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایشگر
[اسم]
le comparateur
/kɔ̃paʁatœʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
نمایشگر
1.On doit voir le comparateur de prix.
1. ما باید نمایشگر قیمت را ببینیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
comparaison
comparable
compagnon
compagnie
compagne
comparatif
comparaître
comparer
comparse
compartiment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان