خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عقده (روانی)
2 . مجتمع
3 . پیچیده
[اسم]
le complexe
/kɔ̃plɛks/
قابل شمارش
مذکر
1
عقده (روانی)
2
مجتمع
مجموعه
1.Complexe touristique.
1. مجموعه توریستی [گردشگری].
2.Le complexe sportif comporte une piscine et un gymnase.
2. مجتمع ورزشی شامل یک استخر و یک باشگاه ورزش است.
[صفت]
complexe
/kɔ̃plɛks/
قابل مقایسه
[حالت مونث: complexe]
[مذکر قبل از حرف صدادار: complexe]
[جمع مونث: complexes]
[جمع مذکر: complexes]
3
پیچیده
دشوار، مشکل
1.Ce problème est très complexe.
1. این مشکل بسیار پیچیده است.
2.La psyché humaine est très complexe.
2. روان بشری بسیار پیچیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
complet
complaisant
complaisance
complaire
compensé
complexer
complexité
complication
complice
complicité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان