خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همشهری
[اسم]
le concitoyen
/kɔ̃sitwajɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: concitoyens]
[مونث: concitoyenne]
1
همشهری
1.C'est mon concitoyen.
1. او همشهری من است.
2.Mes chers concitoyens.
2. همشهریهای عزیزم.
تصاویر
کلمات نزدیک
concision
concis
concilier
conciliation
conciliant
conclave
conclu
concluant
conclure
conclusion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان