خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرخص کردن
2 . بیرون کردن
[فعل]
congédier
/kɔ̃ʒedjˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
مرخص کردن
1.Les élèves seront congédiés.
1. شاگردان مرخص خواهند شد.
2
بیرون کردن
اخراج کردن
1.Congédier un salarié
1. کارمندی را اخراج کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
congé paternité
congé parental
congé maternité
congé
congère
congélateur
congénital
congés payés
conifère
conique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان