خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منجمد کردن
[فعل]
congeler
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
منجمد کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
conférer
conférencier
conférence
confédéré
confédération
congelé
congestion
congestion cérébrale
congestionner
conglomérat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان