خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابل توجه
[صفت]
conséquent
/kɔ̃sekɑ̃/
قابل مقایسه
1
قابل توجه
زیاد، بزرگ
1.C'est un salaire conséquent.
1. این دستمزدی قابل توجه است.
2.Le conducteur a reçu une amende conséquente pour excès de vitesse.
2. راننده جریمه زیادی به دلیل سرعت بیش از حد دریافت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
conséquence
consécutivement
consécutif
consécration
consumer
consœur
contact
contacter
contagieux
contagion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان