Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . پیاپی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
consécutif
/kɔ̃sekytif/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: consécutive]
[جمع مونث: consécutives]
[جمع مذکر: consécutifs]
1
پیاپی
متوالی
1.Il a été absent trois jours consécutifs.
1. او 3 روز متوالی غایب بوده است.
2.Mon équipe a remporté le tournoi deux années consécutives.
2. تیمم در مسابقات قهرمانی دو سال پیاپی برنده شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
consécration
consumer
consulter
consultation médicale
consultation
consécutivement
conséquence
conséquent
consœur
contact
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان