خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تسلی دادن
[فعل]
consoler
/kɔ̃sɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: consolé]
[حالت وصفی: consolant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تسلی دادن
دلداری دادن
1.Consoler un enfant qui pleure.
1. دلداری دادن بچهای که گریه میکند.
2.La maman console son petit garçon.
2. مامان پسر کوچکش را تسلی میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
console
consolation
consolant
consister
consistant
consolidable
consolidation
consolider
consommable
consommateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان