خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راوی
[اسم]
le conteur
/kɔ̃tœʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
راوی
روایتکننده
1.Le conteur a raconté une histoire qui a enchanté les enfants.
1. راوی یک داستان تعریف کرد که بچهها را مجذوب کرد.
2.Un excellent conteur.
2. یک روایتکننده فوقالعاده.
تصاویر
کلمات نزدیک
contesté
contester
conteste
contestation
contestataire
contexte
contextuel
contigu
contiguïté
continent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان