1 . ضد حمله
[فعل]

contre-attaquer

/kɔ̃tʁatakˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]

1 ضد حمله حمله‌ی متقابل

  • 1.Ils ont récupéré le ballon et contre-attaquent.
    1. آنها توپ را گرفتند و ضدحمله کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان