خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرسوم
2 . قراردادی
3 . سنتی
[صفت]
conventionnel
/kɔ̃vɑ̃sjɔnɛl/
قابل مقایسه
1
مرسوم
معمول، متداول
2
قراردادی
3
سنتی
1.Il n'aime pas trop les nouveautés, il préfère la technique conventionnelle.
1. او خیلی نوآوریها را دوست ندارد، او شیوه سنتی را ترجیح میدهد.
2.Non conventionnel.
2. غیر سنتی.
تصاویر
کلمات نزدیک
convention
convenir
convenance
convenablement
convenable
conventionné
conventions
convenu
convergence
converger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان