Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . اخلاقیات
2 . سلیقه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la convenance
/kɔ̃vnɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
اخلاقیات
نزاکت، ادب
1.Ils se sont finalement mariés pour respecter les convenances.
1. آنها در نهایت برای احترام گذاشتن به اخلاقیات باهم ازدواج کردند.
2
سلیقه
میل
تصاویر
کلمات نزدیک
convenablement
convenable
convalescent
convalescence
convaincu
convenir
convention
conventionnel
conventionné
conventions
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان