[صفت]

convaincu

/kɔ̃vɛ̃ky/
قابل مقایسه

1 متقاعد مجاب

  • 1.Je suis convaincu que nous pouvons résoudre ce problème.
    1. من مجاب شدم که ما می‌توانیم این مشکل را حل کنیم.
  • 2.Mon fils est convaincu qu'il a fait le bon choix.
    2. پسرم متقاعد شد که تصمیم خوبی گرفته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان