[صفت]

convaincant

/kɔ̃vɛ̃kɑ̃/
قابل مقایسه

1 متقاعد کننده قانع کننده

  • 1.Cet homme politique a fait un discours très convaincant.
    1. این مرد سیاسی یک سخنرانی متقاعد کننده کرد.
  • 2.L'argument du professeur était très convaincant.
    2. استدلال استاد بسیار متقاعد کننده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان