خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودآرایی
2 . لوندی
3 . عشوه
[اسم]
la coquetterie
/kɔkɛtʁˈi/
قابل شمارش
مونث
1
خودآرایی
1.S'habiller avec coquetterie
1. با خودآرایی لباس پوشیدن
2
لوندی
عشوهگری، دلبری
1.Je savais combien mes coquetteries vous ont fait souffrir.
1. میدانستم چقدر لوندیهای من شما را آزار داده است.
3
عشوه
کرشمه
1.Sans coquetterie
1. بدون عشوه
تصاویر
کلمات نزدیک
coquetier
coquet
coqueluche
coquelicots
coquelicot
coquillage
coquille
coquille saint-jacques
coquillette
coquin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان