خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بند ناف
[اسم]
le cordon ombilical
/kɔʀdɔ̃ ɔ̃bilikal/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cordons ombilicaux]
1
بند ناف
1.L'infirmière coupe le cordon ombilical qui relie le bébé à sa mère.
1. پرستار بند ناف را که بچه را به مادرش وصل میکند، میبرد.
2.Le cordon ombilical ne sera pas coupé.
2. بند ناف بریده نخواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cordon
cordillère
cordialité
cordialement
cordial
cordon-bleu
cordonnerie
cordonnier
cordou
cordée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان