خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خراب کردن
2 . ضایع کردن
[فعل]
corrompre
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
خراب کردن
فاسد کردن
2
ضایع کردن
تباه کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
corroder
corroborer
corrigé
corriger les épreuves
corriger
corrompu
corrosif
corrosion
corruption
corrélation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان