خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عشق ناگهانی
[اسم]
le coup de foudre
/ku də fudʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
عشق ناگهانی
عشق در یک نگاه، عشق در نگاه اول
1.En chemin, il croise une inconnue, et c'est le coup de foudre.
1. در راه، او به یک غریبه برخورد و با یک نگاه عاشق شد.
avoir le coup de foudre
در یک نگاه عاشق شدن
Quand je l'ai visité, j'ai vraiment eu le coup de foudre.
هنگامی که او را دیدم [ملاقات کردم]، واقعا با یک نگاه عاشق شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
coup de fil
coup de cœur
coup de crosse
coup de chaleur
coup d'éclat
coup de gueule
coup de main
coup de pied
coup de poing
coup de sifflet final
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان