[اسم]

le coup d'éclat

/ku dekla/
قابل شمارش مذکر
[جمع: coups d’éclat]

1 حرکت غیرمنتظره کار بزرگ و چشمگیر

مترادف و متضاد exploit
  • 1.Il veut terminer par un coup d'éclat.
    1. او با یک حرکت غیرمنتظره (کارش) را به پایان خواهد رساند.
  • 2.Je voulais faire un coup d'éclat.
    2. من می‌خواستم یک کار بزرگ و چشمگیر انجام دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان