خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منع رفت و آمد (زمان جنگ یا حکومت نظامی)
[اسم]
le couvre-feu
/kuvʁfø/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: couvre-feux]
1
منع رفت و آمد (زمان جنگ یا حکومت نظامی)
1.Les autorités ont instauré un couvre-feu.
1. مقامات منع رفت و آمد (زمان جنگ یا حکومت نظامی) برقرار کردهاند.
2.Pour prévenir les émeutes, le gouvernement a instauré un couvre-feu.
2. برای اجتناب از آشوب [اغتشاش]، دولت منع رفت و آمد (زمان جنگ یا حکومت نظامی) برقرار کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
couveuse
couverture coupe-feu
couverture chauffante
couverture
couverts
couvre-lit
couvreur
couvrir
couvrir quelqu'un de fleurs
covoiturage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان