خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاوچران
[اسم]
le cowboy
/kobɔj/
قابل شمارش
مذکر
1
گاوچران
1.Chapeau de cow-boy.
1. کلاه گاوچران.
2.Je n'ai jamais rencontré de vrai cowboy.
2. من هیچگاه یک گاوچران واقعی ندیدهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
covoiturage
couvrir quelqu'un de fleurs
couvrir
couvreur
couvre-lit
coworking
coyote
coéquipier
coïncidence
coïncider
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان