خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبتره
[اسم]
le cresson
/kʁɛsɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
آبتره
علف چشمه، شاهی آبی
1.Cuit en soupe ou cru en salade, le cresson est délicieux.
1. پخته شده در سوپ یا خام در سالاد، آبتره خوشمزه است.
2.J'aime ce sandwich aux œufs et cresson.
2. من این ساندویچ تخممرغ و آبتره را دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
crescendo
credo
crayon de couleur
crayon
crawl
creuser
creuser un terrier
creux
crevaison
crevasse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان