خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتقاد
[اسم]
la croyance
/kʀwajɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
اعتقاد
عقیده
1.L'école publique accueille les enfants de toutes croyances.
1. مدرسه عمومی پذیرای بچهها با هر عقیدهای است.
2.La croyance en une forme de vie extra-terrestre est répandue.
2. اعتقاد به شکل یک زندگی فرازمینی (امری) رایج است.
تصاویر
کلمات نزدیک
croustiller
croustillant
croupir
croupier
croupi
croyant
croître
croûte
croûton
crs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان