خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنجکاوی
[اسم]
la curiosité
/kyʀjozite/
قابل شمارش
مونث
1
کنجکاوی
1.Cet endroit mystérieux a attiré ma curiosité.
1. این مکان اسرار آمیز کنجکاوی مرا برانگیخت.
2.Cet objet bizarre a éveillé ma curiosité.
2. این شی عجیب کنجکاوی مرا بیدار کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
curieux
curieusement
curer
cure-dents
cure
curriculum vitæ
curriculumvitae
curry
curseur
cursus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان