خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تجزیه
2 . فساد
[اسم]
la décomposition
قابل شمارش
مونث
1
تجزیه
2
فساد
خرابی، پوسیدگی
تصاویر
کلمات نزدیک
décomposer
décomplexé
décommander
décombres
décolorer
décompresser
décompte
décompter
déconcentrer
déconcertant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان