خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقطه ضعف
[اسم]
le défaut
/defo/
قابل شمارش
مذکر
1
نقطه ضعف
ایراد، نقص
1.La jalousie est un des plus gros défauts de mon frère.
1. حسادت یکی از بزرگترین ایرادات برادر من است.
2.Le principal défaut de mon père est son mauvais caractère.
2. اصلی ترین ایراد پدر من اخلاق بدش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
défaite
défaire
défaillir
défaillant
défaillance
défaveur
défavorable
défavoriser
défavorisé
défection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان