خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعریف کردن
2 . تعیین کردن
3 . توضیح دادن
[فعل]
définir
/definiʀ/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تعریف کردن
2
تعیین کردن
مشخص کردن
1.Le directeur a défini le jour de la réunion.
1. مدیر روز جلسه را تعیین کرد.
3
توضیح دادن
شرح دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
défini
défilé de mode
défilé
défiler
défigurer
définitif
définition
définitivement
défiscalisé
déflagration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان