خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنگ و رو رفته
[صفت]
défraîchi
/defʀeʃi/
قابل مقایسه
1
رنگ و رو رفته
کهنه
1.Des vêtements défraîchis.
1. لباسهای کهنه.
2.La peinture de cette maison est défraîchie.
2. نقاشی این خانه رنگ و رو رفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
défrayer la chronique
défrayer
défouler
défoulement
déformé
défricher
défriser
défroisser
défunt
déféquer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان