1 . توسعه دادن 2 . رشد کردن 3 . ظاهر کردن (فیلم، عکس) 4 . پروراندن 5 . توسعه یافتن
[فعل]

développer

/dev(ə)lɔpe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: développé] [حالت وصفی: développant] [فعل کمکی: avoir ]

1 توسعه دادن رشد دادن

développer un pays/une économie/une entreprise...
کشوری/اقتصادی/شرکتی... را توسعه دادن
  • 1. Nous devons savoir comment développer l'investissement intérieur.
    1. ما باید بدانیم چگونه سرمایه‌گذاری داخلی را توسعه دهیم.
  • 2. Vous devez apprendre des techniques pour développer cette capacité.
    2. شما باید فنونی را برای رشد دادن این توانایی یاد بگیرید.

2 رشد کردن (se développer)

  • 1.Cet enfant se développe bien.
    1. این بچه خوب رشد می‌کند.

3 ظاهر کردن (فیلم، عکس)

développer une pellicule/une photo...
فیلمی/عکسی... را ظاهر کردن
  • Si tu veux, développe ces photos.
    اگر می‌خواهی، این عکس ها را ظاهر کن.

4 پروراندن بسط دادن

développer un argument/une théorie...
استدلالی/نظری... را پروراندن

5 توسعه یافتن (se développer)

  • 1.Il est nécessaire d'aider les entreprises plus anciennes à se développer.
    1. باید به شرکت‌ها کمک کنیم تا بتوانند توسعه بیابند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان