1 . در چارچوب
[عبارت]

dans le cadre de

/dɑ̃ lə kɑdʀ də/

1 در چارچوب در حوزه‌ی، در محدوده‌ی

  • 1.L'artiste traite divers thèmes dans le cadre de son art.
    1. هنرمند با چندین تم [درون‌مایه] مختلف در چارچوب هنرش سر و کار دارد.
  • 2.Plusieurs expériences ont été réalisées dans le cadre de la recherche.
    2. چندین آزمایش در حوزه‌ی تحقیقات انجام شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان