خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستخط بد و ناخوانا
[عبارت]
des pattes de mouche
/de pat də muʃ/
1
دستخط بد و ناخوانا
دستخط خرچنگ قورباغه
1.Je ne peux pas lire ces pattes de mouches.
1. من نمیتوانم این دستخطهای خرچنگ قورباغه را بخوانم.
2.Tu arrives à lire mes pattes de mouche ?
2. تو موفق شدی دستخط بد و ناخوانای من را بخوانی؟
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "پاهای مگس" است که در حقیقت کنایه از "دستخط بد و ناخوانا" و یا "دستخط خرچنگ قورباغه" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
des nèfles
des haricots
des goûts et des couleurs, on ne discute pas
des dattes
des
des prunes
des yeux de cochon
desceller
descendance
descendant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان